بنجامين فرانكلين دانشمند و سياست‏مدار امريكايى، در هفدهم ژانويه 1706م در بندر بوستون امريكا به دنيا آمد. وي در ابتدا دو سال به مدرسه رفت و در اين دو سال، شاگرد خوبي شناخته نشد. با اين حال بنجامين در خارج از مدرسه، بدون معلم همه چيز را فراگرفت. وي در ابتدا به فن چاپ روي آورد و پس از چند سال، در شمار مهم‏ترين چاپگران امريكا قرار گرفت. فرانكلين در اين مدت به انتشار روزنامه دست زد و به نويسندگي و رونامه‏نگاري پرداخت. وي در طي سال‏هاي فعاليت خود انجمن فيلسوفان امريكا را بنياد نهاد و عقايد و ايمان اين گروه به سياست استقلال امريكا و تشكيل جلسات مخفيانه‏شان، شالوده انقلاب بزرگ امريكا را فراهم نمود. وي هم‏چنين اولين اداره آتش نشاني در فيلادلفيا، اولين پستخانه در امريكا و نيز دانشگاه پنسيلوانيا را تأسيس كرد. فرانكلين در جنگ‏هاي استقلال طلبانه مردم امريكا عليه استعمار انگليس، وارد عرصه مبارزات سياسي گرديد و نقش مهمي ايفا كرد. او تنها كسي است كه در چهار كار مهم و سرنوشت ساز ايالات متحده دخيل بوده و در به ثمر رسيدن آن تلاش كرده است: اعلام استقلال ايالات متحده امريكا، امضاي پيمان صلح با انگلستان، امضاي پيمان اتحاد با فرانسه و امضاي قانون اساسي امريكا. در اين زمانْ فرانكلين يگانه فرد امريكايى بود كه در دوران استعمار اروپا شهرت فراگيري داشت. فرانكلين در كنار فعاليت‏هاي سياسي، از امور علمي غافل نبود و در آزمايشگاهي كه براي خود ساخت، به كشف و اختراعات مهمي نايل آمد. او براي اولين بار دريافت كه برق نوعي جريان است و جريان برق، جرياني از انرژي مي‏باشد. هيچ دانشمندي در زمان فرانكلين به اندازه او از برق اطلاع نداشت. او توانست باتري برق بسازد و انواع برق را به كنترل درآورد. فرانكلين هم‏چنين برق‏گير را براي جلوگيري از خرابي‏هاي صاعقه اختراع كرد و از خسارات صاعقه جلوگيري نمود. وي موقعي كه چشمانش ضعيف شد، ذره بين و عينك دقيق مخصوصي را اختراع كرد و اسبابي را براي آوردن كتاب از قفسه‏هاي بالايى ساخت كه امروزه در كتابخانه‏ها از آن استفاده مي‏شود. فرانكلين، كليه تحقيقات و اكتشافات خود در باب الكتريسيته را در كتابي جمع آوري كرد كه به عنوان پرتيراژترين كتاب علمي نيمه قرن هجدهم شناخته شد. فرانكلين مردي دانشمند، متفكر، سياست‏مدار، نيكوكار و ماجراجو بود و در راه خدمات اجتماعي فعاليت‏هاي زيادي نمود. موفقيت‏هاي علمي و سياسي فرانكلين، همه از اين شعار و اعتقاد فلسفي سرچشمه مي‏گرفت كه هر انساني براي آن به جهان مي‏آيد تا زندگي را براي هم‏نوعان خود آسان‏تر سازد. فرانكلين قبل از مرگ، اميد خود را درباره جاوداني شخص پس از زندگي چنين بيان كرد: از آنجا كه به خدا ايمان دارم، به زندگي پس از مرگ، با دليل عقيده دارم. وقتي كه مي‏بينم هيچ چيز در دنيا نيست نمي‏شود، حتي يك قطره آب هم به هدر نمي‏رود، نمي‏توانم نابودي روح را قبول كنم، از اين‏رو، چون خويشتن را در جهان موجود مي‏بينم، اعتقاد دارم كه به اين شكل يا شكل ديگري هميشه در جهان، موجود خواهم بود. بنجامين فرانكلين سرانجام در 17 آوريل 1790م در 84 سالگي درگذشت.